کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خویشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خویشتن گرای
دیکشنری فارسی به عربی
انطوائي
-
جستوجو در متن
-
heritabilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خویشتن داری
-
innoxiousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خویشتن داری
-
lugubriosity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خویشتن داری
-
self-awareness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودآگاهی، خوداگاهی، اگاهی از خود، خویشتن شناسی
-
self-worship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود پرستش، خود پرستی، پرستش خویشتن
-
self-analysis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودآزمایی، تجزیه و تحلیل خویشتن، خود شناسی
-
self-insurance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود بیمه، بیمه شدگی توسط خویشتن، بیمه شدن پیش خود
-
self-appointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمختاری، خودگمارده، منصوب شده بوسیله خویشتن
-
restraint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خویشتن داری - خودداری - پرهیز، نگهداری، خود داری، جلو گیری
-
انطوائي
دیکشنری عربی به فارسی
بسوي درون کشيدن , بخود متوجه کردن , شخصي که متوجه بباطن خود است , خويشتن گراي
-
self
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود، نفس، نفس خود، شخصیت، جنبه، وضع، حالت، حال، خویشتن، خویش
-
introvert
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خویشتن گرای، شخصی که متوجه بباطن خود است، بسوی درون کشیدن، بخود متوجه کردن
-
own
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودت، داشتن، دارا بودن، مال خود داشتن، اقرار کردن، خودی، مال خودم، خود، شخصی، خاص، خویشتن، تنی