کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خلل وفرج
دیکشنری فارسی به عربی
مسام
-
پر كردن خلل
دیکشنری فارسی به عربی
سد الثغرة ، سد الفجوة
-
جستوجو در متن
-
سد الثغرة
دیکشنری عربی به فارسی
پر كردن خلل
-
سد الفجوة
دیکشنری عربی به فارسی
پر كردن خلل
-
lenticels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیرچه، عدسک، منفذ، خلل وفرج گیاهی
-
porous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متخلخل، خلل وفرج دار، پر منفذ
-
lenticel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنتیچیل، عدسک، منفذ، خلل وفرج گیاهی
-
spongier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپنگیر، اسفنجی، نرم و متخلخل، خلل وفرج دار، منفذ دار، شبیه اسفنج، نرم
-
مسام
دیکشنری عربی به فارسی
سوراخ ريز , منفذ , روزنه , خلل وفرج , در درياي تفکر غوطه ور شدن , بمطالعه دقيق پرداختن , با دقت ديدن
-
pores
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منافذ، منفذ، روزنه، سوراخ ریز، خلل وفرج، با دقت دیدن، در دریای تفکر غوطه ور شدن
-
spongiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دودکش، اسفنجی، نرم و متخلخل، خلل وفرج دار، منفذ دار، شبیه اسفنج، نرم
-
pore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منافذ، منفذ، روزنه، سوراخ ریز، خلل وفرج، با دقت دیدن، در دریای تفکر غوطه ور شدن
-
damage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسارت، خرابی، زیان، ضرر، اسیب، خدشه، خلل، خسران، گزنده، خسارت زدن، خسارت رساندن، زیان زدن، ضایع کردن، خسارت وارد کردن، معیوب کردن، عیب دار کردن، لطمه زدن به، خسارت وارد اوردن