کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خسته مرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خسته کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ثقب , ضائق , عادم , عجلة , يشم ، إجهادٌ
-
خسته کننده
دیکشنری فارسی به عربی
ثقب , رتيب , عديم الطعم , قسوة , متعب , مرهق , مضجر
-
خسته شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اتعب , ثقب
-
خسته کردن یاشدن
دیکشنری فارسی به عربی
ريح
-
یابو یا اسب خسته
دیکشنری فارسی به عربی
يشم
-
خسته کرد او را
دیکشنری فارسی به عربی
أثْقَلَ کاهِلَهُ
-
زیاد خسته کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مهمة
-
خسته ومانده شدن
دیکشنری فارسی به عربی
موخرة السفينة
-
جستوجو در متن
-
يشم
دیکشنری عربی به فارسی
ژاد , اسب پير , يابو يا اسب خسته , زن هرزه , زنکه , مرد بي معني , دختر لا سي , پشم سبز , خسته کردن , از کار انداختن (در اثر زياده روي)
-
jade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جید، یشم، زنکه، اسب پیر، زن هرزه، مرد بی معنی، دختر لاسی، پشم سبز، خسته کردن، از کار انداختن