کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرید و فروش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل خرید
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للبيع
-
پیشنهاد(خرید) کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مقدم العطاء
-
خرید ارزان (باا)
دیکشنری فارسی به عربی
صفقة
-
باز خرید نشدنی
دیکشنری فارسی به عربی
لايعوض
-
جستوجو در متن
-
installment plan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید و فروش اقساطی، خرید یا فروش اقساطی
-
shopkeeping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید و فروش
-
buybacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرید و فروش
-
presell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فروش کردن
-
presells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشخوان، پیش فروش کردن
-
sell out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروش کردن، خیانت کردن، یکجا فروختن
-
markets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازارها، بازار، مرکز تجارت، محل داد وستد، به بازار عرضه کردن، فروختن، در بازار داد و ستد کردن، در معرض فروش قرار دادن
-
market
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازار، مرکز تجارت، محل داد وستد، به بازار عرضه کردن، فروختن، در بازار داد و ستد کردن، در معرض فروش قرار دادن
-
prostitute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاحشه، فاجره، پارگی، فاحشه بازی کردن، فاحشه شدن، برای پول خود را پست کردن، خود فروش
-
غرير
دیکشنری عربی به فارسی
دستفروش , دوره گرد , خرده فروش , گورکن , خرسک , شغاره , سربسر گذاشتن , اذيت کردن , ازار کردن