کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خروشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خروشان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابتلع
-
جستوجو در متن
-
surging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا رفتن، تشکیل موج دادن، موجدار بودن، خروشان بودن، موج زدن
-
rampageous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، خودسر و خروشان، پر هیاهو
-
crying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریان، خروش، مبرم، جار زننده، اشکار، خروشان
-
beachcombers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
beachcombers، ادم ولگرد، موج خروشان دریا و اقیانوس
-
surges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش می یابد، موج، موج خروشان، موج بلند، موج غلتان، جریان مخالف، برق موجی از هوا، جریان سریع و غیر عادی، تشکیل موج دادن، موجدار بودن، خروشان بودن، موج زدن
-
clamorous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چالش برانگیز، پر سر و صدا، خروشان، مصر، پرخروش، جیغ ودادکن
-
surged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش یافت، تشکیل موج دادن، موجدار بودن، خروشان بودن، موج زدن
-
ابتلع
دیکشنری عربی به فارسی
غرق کردن در , غوطه ورساختن , توي چيزي فروبردن , فراگرفتن , خروشان کردن , حريصانه خوردن , تند خوردن , قورت دادن , صداي بوقلمون در اوردن , به شکم فرو بردن , در هيختن