کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرامیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرامیدن
دیکشنری فارسی به عربی
طاووس , قفز , مباهاة , مشية
-
جستوجو در متن
-
strutted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، خرامیدن، چمیدن
-
strutting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، خرامیدن، چمیدن
-
طاووس
دیکشنری عربی به فارسی
طاووس , مزين به پر طاووس , خراميدن
-
struts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستون ها، قدم زنی با تبختر، خرامیدن، چمیدن
-
strut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره، قدم زنی با تبختر، خرامیدن، چمیدن
-
مشية
دیکشنری عربی به فارسی
گام , خرامش , راه رفتن , يورتمه روي , گام برداشتن , قدم زدن , خراميدن
-
stalk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقه، پایه، ساق، خرام، میله، چیزی شبیه ساقه، ماشوره، کمین کردن، خرامیدن، راه رفتن، قدم زدن و حرکت کردن با احتیاط
-
prancing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پریدن، با تکبر راه رفتن، سوار اسب چموش شدن، خرامیدن، جفتک زدن، روی دو پا بلند شدن
-
prances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش بینی ها، با تکبر راه رفتن، سوار اسب چموش شدن، خرامیدن، جفتک زدن، روی دو پا بلند شدن
-
pranced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرانسوی، با تکبر راه رفتن، سوار اسب چموش شدن، خرامیدن، جفتک زدن، روی دو پا بلند شدن
-
مباهاة
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي انحرافات جنسي که دران شخص بوسيله نشان دادن الت جنسي خود احساسات شهواني رافرومينشاند , عريان گراءي , به رخ کشيدن , باليدن , خراميدن , جولا ن دادن , خودنمايي , جلوه
-
قفز
دیکشنری عربی به فارسی
خراميدن , رقصيدن , جست وخيز کردن , شلنگ انداختن , تاخت رفتن (اسب وغيره) , بجست وخيز دراوردن , جست وخيز وشلنگ تخته , تاخت , حرکت خرامان