کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خراب خسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خراب کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِجتاحَ
-
خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , الغاء , امت , تدهور (فعل ماض) , حطام , حطم , خراب , خفيق , شوه , فاسد , فوضي , هدم , وحل
-
خراب شدن
دیکشنری فارسی به عربی
فشل
-
باذژکوب خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کبش
-
با اژدر خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طوربيد
-
فکر کسی را خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احبط
-
جستوجو در متن
-
ill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار، زیان، بطور ناقص، بد، مریض، سوء، ناخوش، ناشی، رنجور، خراب، خسته، علیل، معلول، زیان اور، ببدی، غیر دوستانه، از روی بدخواهی و شرارت
-
illest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدی، بیمار، بد، مریض، سوء، ناخوش، ناشی، رنجور، خراب، خسته، علیل، معلول، زیان اور، ببدی، غیر دوستانه، از روی بدخواهی و شرارت
-
iller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بد نیست، بیمار، بد، مریض، سوء، ناخوش، ناشی، رنجور، خراب، خسته، علیل، معلول، زیان اور، ببدی، غیر دوستانه، از روی بدخواهی و شرارت