کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خراب حال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خراب کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِجتاحَ
-
خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , الغاء , امت , تدهور (فعل ماض) , حطام , حطم , خراب , خفيق , شوه , فاسد , فوضي , هدم , وحل
-
خراب شدن
دیکشنری فارسی به عربی
فشل
-
باذژکوب خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کبش
-
با اژدر خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طوربيد
-
فکر کسی را خراب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احبط
-
جستوجو در متن
-
sniffled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب شده، تودماغی صحبت کردن، در حال عطسه صحبت کردن، با فن فن صحبت یا گریه کردن
-
sniffle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن، عطسه، زکام، صحبت تودماغی، فن فن، تودماغی صحبت کردن، در حال عطسه صحبت کردن، با فن فن صحبت یا گریه کردن