کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خدمات ذخیرۀ جای بار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حاضر خدمات
دیکشنری فارسی به عربی
التزام
-
جستوجو در متن
-
overlay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش، کراوات، اندود، جای گذاشتن، جای گذاشت، رویهم قرار دادن، پوشیدن، زیاد بار کردن
-
overlays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش ها، پوشش، کراوات، اندود، جای گذاشتن، جای گذاشت، رویهم قرار دادن، پوشیدن، زیاد بار کردن
-
bars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کافه ها، بار، مانع، میله، شمش، تیر، خط، میکده، وکالت، میل، بار مشروب فروشی، دادگاه، نرده حائل، هيئت وکلاء، سالن مشروب فروشی، بند آب، جای ویژه زندانی در محکمه، مانع شدن، بستن، باز داشتن، مسدود کردن، از بین رفتن رد کردن دادخواست