کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خان و مان نهادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خان تفنگ
دیکشنری فارسی به عربی
اخدود
-
جلو خان
دیکشنری فارسی به عربی
واجهة
-
خان(تفنگ)
دیکشنری فارسی به عربی
غرفة
-
جستوجو در متن
-
cocked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cocked، کج نهادن، یک وری کردن، بالا بردن، گوش ها را تیز و راست کردن
-
enfetter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
enfetter، زنجیر کردن، در بند نهادن، در قید عبودیت ازردن، گرفتار غل و زنجیر کردن
-
enfettering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبنده، زنجیر کردن، در بند نهادن، در قید عبودیت ازردن، گرفتار غل و زنجیر کردن
-
enfetters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
enfetters، زنجیر کردن، در بند نهادن، در قید عبودیت ازردن، گرفتار غل و زنجیر کردن
-
cock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروس، چخماق تفنگ، پرنده نر، کج نهادگی کلاه، الت ذکور، کج نهادن، یک وری کردن، بالا بردن، گوش ها را تیز و راست کردن
-
cocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنده دار، چخماق تفنگ، پرنده نر، کج نهادگی کلاه، الت ذکور، کج نهادن، یک وری کردن، بالا بردن، گوش ها را تیز و راست کردن
-
عنوان
دیکشنری عربی به فارسی
درست کردن , مرتب کردن , متوجه ساختن , دستور دادن , اداره کردن , نطارت کردن , خطاب کردن , عنوان نوشتن , مخاطب ساختن , سخن گفتن , عنوان , نام و نشان , سرنامه , نشاني , ادرس , خطاب , نطق , برخورد , مهارت , ارسال , عنوان گذاري , سرصفحه , تاريخ ونشاني نوي...