کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
becowarding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خاطر داشتن
-
becrusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خاطر
-
becowards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خاطر
-
disfavoured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنجیده خاطر
-
rememberingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خاطر سپردن
-
even-tempered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حتی خوبه، خونسرد، خاطر جمع
-
stressed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاکید کرد، تاکید کردن، پریشان کردن، خاطر نشان کردن
-
coolheaded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
coolheaded، خونسرد، خاطر جمع
-
becalms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ببخشید، خاطر جمع بودن
-
stressing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با استرس، تاکید کردن، پریشان کردن، خاطر نشان کردن
-
leisurely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به آرامی، باهستگی، تفریحانه، بافراغت خاطر
-
self-gratification
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود رضایت، ارضاء نفس، ترضیه خاطر
-
troubling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشکل، مزاحمت، موجب تصدیع خاطر
-
oblivion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموشی، نسیان، گمنامی، از خاطر زدایی
-
assuring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضمین، اطمینان دادن، بیمه کردن، مجاب کردن، راضی کردن، خاطر جمع کردن