کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خار در پای شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خار مانند
دیکشنری فارسی به عربی
شائک
-
بوته خار
دیکشنری فارسی به عربی
شوک
-
جستوجو در متن
-
succumbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم شدن، از پای در امدن
-
succumb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم شدن، از پای در امدن
-
succumbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کرد، تسلیم شدن، از پای در امدن
-
encumbering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، باز داشتن، اسباب زحمت شدن، دست و پای کسی را گرفتن
-
encumbers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقابله می کند، باز داشتن، اسباب زحمت شدن، دست و پای کسی را گرفتن
-
از پای در امدن
دیکشنری فارسی به عربی
استسلم
-
hobbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشروب خوردن، داد و بیداد کردن، لنگیدن، شلیدن، لنگ لنگان راه رفتن، مانع حرکت شدن، خمیدن، دست و پای کسی را بستن
-
flatfoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف پای صاف، مسطح شدن کف پا، پلیس گشتی، از بین رفتن انحناء کف پا، دارای عزم ثابت
-
hobbling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجیب و غریب، داد و بیداد کردن، لنگیدن، شلیدن، لنگ لنگان راه رفتن، مانع حرکت شدن، خمیدن، دست و پای کسی را بستن
-
taluses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزرعه، شیب، استخوان قاپ، توده سنگریزه در پای صخره
-
debit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدهی، حساب بدهی، در ستون بدهی گذاشتن، بدهکار کردن، پای کسی نوشتن
-
debits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدهی، حساب بدهی، در ستون بدهی گذاشتن، بدهکار کردن، پای کسی نوشتن