کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیله کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حیله گر
دیکشنری فارسی به عربی
احتيالي , کتوم , ماکر , محتال ، اِحتيالي
-
حیله باز
دیکشنری فارسی به عربی
خداع , ماکر
-
حیله گری
دیکشنری فارسی به عربی
خداع
-
حیله زدن
دیکشنری فارسی به عربی
خدعة
-
حیله و فن
دیکشنری فارسی به عربی
جن
-
جستوجو در متن
-
زرزر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حيلة
-
کار بیهوده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حيلة
-
trick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوت و فن، حقه، حیله، لم، نیرنگ، رمز، شعبده بازی، خدعه، بامبول، شیادی، حقه بازی کردن، حیله زدن، شوخی کردن، بامبول زدن، خار کردن
-
vilifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیله گر، بد نام کردن، بدگویی کردن، بهتان زدن
-
tricking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب دادن، حقه بازی کردن، حیله زدن، شوخی کردن، بامبول زدن، خار کردن
-
fouls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغ، خلاف، جرزنی، حیله، بازی بیقاعده، لکه دار کردن، نارو زدن، بهم خوردن، گیر کردن، ناپاک کردن، گوریده کردن، چرک شدن
-
احتيال
دیکشنری عربی به فارسی
ادم متقلب وفريبنده , فريب , گول , فريب دادن , خدعه کردن , گول زدن , جر زدن , حيله , کلا ه برداري , تقلب , فن , گوش بر , شياد , گوش بري کردن , مغبون کردن
-
foul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپاک، خلاف، جرزنی، حیله، بازی بیقاعده، لکه دار کردن، نارو زدن، بهم خوردن، گیر کردن، ناپاک کردن، گوریده کردن، چرک شدن، پلید، شنیع، ملعون، غلط، نا درست
-
jockey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جک، چابک سوار، سوار کار، اسب سوار حرفهای، سوارکار اسب دوانی شدن، گول زدن، با حیله فراهم کردن، نیرنگ زدن، اسب دوانی کردن