کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حکیم و دوا،() کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حکيم
دیکشنری عربی به فارسی
عاقل , دانا , بصير , بافراست , حکيم
-
غير حکيم
دیکشنری عربی به فارسی
نادان , جاهل , غير عاقلا نه
-
حکیم الهی
دیکشنری فارسی به عربی
عالم ديني
-
جستوجو در متن
-
drugs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، دارو، دوا زدن، دارو خوراندن، تخدیر کردن
-
drugged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، دوا زدن، دارو خوراندن، تخدیر کردن
-
drug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارو، دوا زدن، دارو خوراندن، تخدیر کردن
-
drugging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، دوا زدن، دارو خوراندن، تخدیر کردن
-
عقار
دیکشنری عربی به فارسی
دارو , دوا زدن , دارو خوراندن , تخدير کردن , ملک , املا ک , دارايي , دسته , طبقه , حالت , وضعيت
-
دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکار میرود
دیکشنری فارسی به عربی
تعويذة
-
تعويذة
دیکشنری عربی به فارسی
طلسم , دوا يا چيزي که براي شکستن جادو و طلسم بکار ميرود , چيز خوش يمن , نظر قرباني
-
whimpering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، ناله و شکایت کردن، زار زار گریه کردن، زوزه کشیدن، با صدا حرکت کردن، ناله کردن، نالیدن، شیون و جیغ و داد کردن
-
whimpered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، ناله و شکایت کردن، زار زار گریه کردن، زوزه کشیدن، با صدا حرکت کردن، ناله کردن، نالیدن، شیون و جیغ و داد کردن
-
modulating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدولاسیون، زیر و بم کردن، تعدیل کردن، میزان کردن، تلقیق کردن، سوار کردن، بمایه دراوردن، برابری کردن، تحریر دادن، تنظیم کردن، نرم کردن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دادن
-
modulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدولاسیون، زیر و بم کردن، تعدیل کردن، میزان کردن، تلقیق کردن، سوار کردن، بمایه دراوردن، برابری کردن، تحریر دادن، تنظیم کردن، نرم کردن، با آواز خواندن، تلحین کردن، میزان کردن رادیو، تغییر پرده و مقام دادن