کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حواله دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حوالة مالية
دیکشنری عربی به فارسی
فرستادن پول , پول , پرداخت , تاديه
-
حواله دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
ناقل الملکية
-
حواله ای
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للتعيين
-
قبولی حواله
دیکشنری فارسی به عربی
قبول
-
حواله ء قبول شده
دیکشنری فارسی به عربی
قبول
-
حواله کرد به
دیکشنری فارسی به عربی
أحالَ إلي
-
بعد حواله داد (موکول کرد)
دیکشنری فارسی به عربی
أزْجَأ
-
جستوجو در متن
-
overdraw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
overdraw، بیش از اعتبار کشیدن، چک بی محل، بیش از اعتبار حواله یا چک دادن، بیش از اعتبار حواله کردن، بیش از اعتبار برات کردن
-
overdrew
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج شد، بیش از اعتبار کشیدن، چک بی محل، بیش از اعتبار حواله یا چک دادن، بیش از اعتبار حواله کردن، بیش از اعتبار برات کردن
-
order
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفارش، نظم، دستور، ترتیب، راسته، فرمان، نظام، حواله، سامان، دسته، انتظام، ایین، فرمایش، امریه، ارایش، ضابطه، زمره، صنف، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروهخاصی، دسته اجتماعی، طرز قرار گیری، سیاق، ساز، رسم، انجمن، مقام، نوع، امر، درمان، ارجاع، خط، ر...
-
orders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفارشات، سفارش، نظم، دستور، ترتیب، راسته، فرمان، نظام، حواله، سامان، دسته، انتظام، ایین، فرمایش، امریه، ارایش، ضابطه، زمره، صنف، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروهخاصی، دسته اجتماعی، طرز قرار گیری، سیاق، ساز، رسم، انجمن، مقام، نوع، امر، درمان، ارج...