کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حمله کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حمله رعد اسا
دیکشنری فارسی به عربی
هجوم خاطف
-
تاراج و حمله
دیکشنری فارسی به عربی
توغل
-
حمله ناگهانی مرض
دیکشنری فارسی به عربی
حجز
-
سخن حمله امیز
دیکشنری فارسی به عربی
اهانة
-
حمله سر درد
دیکشنری فارسی به عربی
داء الشقيقة
-
حمله را دفع کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أحْبَطَ الهُجومَ
-
دچار حمله (مرض وغیره) شدن
دیکشنری فارسی به عربی
استول عليه
-
مخفی گاه سربازان برای حمله
دیکشنری فارسی به عربی
کمين
-
جستوجو در متن
-
invade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمله کردن، تجاوز کردن، هجوم کردن، تهاجم کردن، حمله کردن بر، تاخت و تاز کردن در
-
invades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمله می کند، تجاوز کردن، هجوم کردن، تهاجم کردن، حمله کردن بر، تاخت و تاز کردن در
-
attack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی، حمله کردن، حمله کردن بر، مبادرت کردن به، تاخت کردن، مورد حمله قرار دادن، تعرض کردن
-
attacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حملات، حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی، حمله کردن، حمله کردن بر، مبادرت کردن به، تاخت کردن، مورد حمله قرار دادن، تعرض کردن
-
ارتطم
دیکشنری عربی به فارسی
تجاوز کردن , تخطي کردن , حمله کردن , خرد کردن , پرت کردن
-
impinged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتار، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن
-
impinges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impedes، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن