کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حل حل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قابل للذوبان
دیکشنری عربی به فارسی
قابل حل , حل شدني , محلول
-
solve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل، حل کردن، فیصل دادن، فیصله کردن، رفع کردن، گشادن، باز کردن
-
solvable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حل است، قابل حل، حل شدنی، محلول، قادر به تادیه وام، واریز شدنی، قابل پرداخت، حل پذیر
-
solutions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه حل ها، راه حل، محلول، حل، چاره سازی، شولش، تسویه
-
dissoluble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حل است، حل شدنی، تجزیه پذیر، قابل حل، جدا شدنی
-
solvability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حل بودن، محلولی، قابلیت حل
-
unsolved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل نشده، حل نشدنی
-
resolvent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدی، حل، محلل، حل مسئله، حلال
-
solution
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه حل، محلول، حل، چاره سازی، شولش، تسویه
-
inextricable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل انکار، حل نشدنی، نگشودنی، حل نکردنی
-
dissolves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل می شود، محلول شدن، حل کردن، منحل کردن، اب کردن، گداختن
-
عديم الذوبان
دیکشنری عربی به فارسی
حل نشدني , لا ينحل , غير محلول , ماده حل نشدني
-
dissolvable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حل است، حل شدنی، تجزیهشدنی، اب شدنی، معاف شدنی
-
solves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل می کند، حل کردن، فیصل دادن، فیصله کردن، رفع کردن، گشادن، باز کردن
-
solved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل شد، حل کردن، فیصل دادن، فیصله کردن، رفع کردن، گشادن، باز کردن