کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حسد
دیکشنری فارسی به عربی
حشد
-
واژههای مشابه
-
حسد بردن به
دیکشنری فارسی به عربی
حشد
-
برشک و حسد در افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
يرقان
-
جستوجو در متن
-
jealously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حسادت، حسد
-
envied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حسادت، غبطه خوردن، حسد بردن به
-
jaundice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی، یرقان، دچار یرقان کردن، برشک و حسد در افتادن
-
يرقان
دیکشنری عربی به فارسی
زردي , يرقان , دچار يرقان کردن , برشک و حسد در افتادن
-
jaundicing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی، دچار یرقان کردن، برشک و حسد در افتادن
-
jaundices
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی، دچار یرقان کردن، برشک و حسد در افتادن
-
envying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عذاب آوردن، غبطه خوردن، حسد بردن به
-
حشد
دیکشنری عربی به فارسی
جمعيت , ازدحام , شلوغي , اجتماع , گروه , ازدحام کردن , چپيدن , بازور وفشارپرکردن , انبوه مردم , رشک , حسد , حسادت , حسد بردن به , غبطه خوردن , ايل وتبار , گروه بيشمار , دسته , گروه ترکان ومغولا ن