کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی حالی
دیکشنری فارسی به عربی
تخدير
-
جستوجو در متن
-
for a while
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حالی که برای
-
whileas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حالی که
-
while away
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حالی که دور
-
whilst
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حالی که، در حالیکه، در مدتی که، در خلال مدتی که، ضمناینکه
-
explained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توضیح داد، بیان شده، حالی
-
phlegms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگ های خونی، خلط، بلغم، سستی، خیم، بی حالی
-
narcosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، بی حالی، حالت بی حسی و خواب الودگی
-
narcoses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، بی حالی، حالت بی حسی و خواب الودگی
-
while
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حالی که، گذراندن، تاموقعی که، در حین، هنگامیکه، در صورتیکه، مادامی که، حال انکه
-
inaction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی عملی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی حرکتی، بی اثری، بی حالی، بیهودگی، بی کاری
-
تخدير
دیکشنری عربی به فارسی
بيهوشي , هوش بري , حالت بي حسي وخواب الودگي , بي حالي
-
passivism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
passivism، فلسفهصبر وعدم جنبش، کنس پذیر گرایی، رفتار از روی بی حالی
-
inactions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی حرکتی، بی اثری، بی حالی، بیهودگی، بی کاری