کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حاد
دیکشنری عربی به فارسی
تيزرو , تيز , نوک تيز , حاد , بحراني , زيرک , تيزنظر , تند , شديد () تيز , زير , حساس , تيز(زاويه ء حاد , زاويه تند) , برنده , قاطع , دندان پيشين , ثنايا , نافذ , زياد , سخت , شديد , قوي , مشتاقانه , سخت گير , طاقت فرسا , شاق , نوک دار , زننده , تيز ...
-
حاد
دیکشنری فارسی به عربی
حاد , حار , شديد الحرارة , متحمس
-
واژههای مشابه
-
حاد الطبع
دیکشنری عربی به فارسی
بد خلق , ترشرو , زود رنج , کج خلق
-
مسمومیت غذایی حاد
دیکشنری فارسی به عربی
تسمم
-
تیز(زاویه ء حاد
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
جستوجو در متن
-
ثنایا
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
فرو کردن (در مایع)
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
مایع (جهت خیساندن)
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
تیزرو
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
نوک تیز
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
تیزنظر
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
شدید () تیز
دیکشنری فارسی به عربی
حاد
-
زاویه تند)
دیکشنری فارسی به عربی
حاد