کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوش آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جوش وخروش
دیکشنری فارسی به عربی
رغوة , عاصفة
-
جوش زننده
دیکشنری فارسی به عربی
شمبانيا
-
جوش شیرین
دیکشنری فارسی به عربی
ثاني الکربونات , صودا
-
جوش صورت
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثرة
-
قهوه جوش
دیکشنری فارسی به عربی
ابريق القهوة , دورق القهوة
-
جوش دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
انفجر , بثرة
-
جوش دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اغلق , لحام , لحيم
-
جوش اتشفشانی
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
جوش صورت و پوست
دیکشنری فارسی به عربی
حب الشباب
-
جوش زدن و خودخوری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مضايقة
-
خونش به جوش آمد (از خشم)
دیکشنری فارسی به عربی
استشاط غضباً
-
جستوجو در متن
-
simmering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوش زدن، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن
-
simmer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بجوشد، جوش، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن
-
simmered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دم کرده، بجوش و خروش آمدن، نیم جوش کردن، بجوش آمدن، اهسته جوشیدن