کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جواز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جواز
دیکشنری فارسی به عربی
اجازة , ترخيص , حصانة , رخصة , ورقة
-
واژههای مشابه
-
جواز السفر
دیکشنری عربی به فارسی
گذرنامه , تذکره , وسيله دخول , کليد
-
جواز صادرات
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة تَصْديرٍ
-
جواز موقت
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة مُؤَقَّتة
-
جواز عبور
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة مُرُورٍ
-
جواز وکالت
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة المحاماة
-
قرب جواز
دیکشنری فارسی به عربی
آنية
-
جواز شغل
دیکشنری فارسی به عربی
اجازة
-
صاحب جواز
دیکشنری فارسی به عربی
مجاز
-
أبرَزَ جوازَ سفرٍ
دیکشنری عربی به فارسی
گذرنامه اي ارائه داد
-
پروانه (جواز) رسمی
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة رَسْمية
-
جستوجو در متن
-
license
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجوز، پروانه، جواز، اجازه، جواز شغل، اجازه رفتن دادن، پروانه دادن، مرخص کردن
-
licenses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجوزها، پروانه، جواز، اجازه، جواز شغل، اجازه رفتن دادن، پروانه دادن، مرخص کردن