کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جفت بند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جفت سازی
دیکشنری فارسی به عربی
ترکيب
-
جفت شدن
دیکشنری فارسی به عربی
زوج
-
جفت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جمع , رافق , زوج , فساد
-
جفت چپراست
دیکشنری فارسی به عربی
مشبک
-
جفت طاس
دیکشنری فارسی به عربی
مت
-
جفت شدگی(دندانها)
دیکشنری فارسی به عربی
انسداد
-
جفت گیری یا عمل جنسی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صاحب
-
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
دیکشنری فارسی به عربی
زاني
-
جفت کردن نر و مادگی یاکام و زبانه لبه تخته و امثال ان
دیکشنری فارسی به عربی
احفر
-
جستوجو در متن
-
joggle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی، بند، تیزی یا شکاف اجر و چوب و غیره، تکان تکان خوردن، بند زدن، بهم جفت کردن، متصل کردن
-
joggling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، تکان تکان خوردن، بند زدن، بهم جفت کردن، متصل کردن
-
truss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرپا، خوشه، کوک زن، شکم بند، بقچه، فتق بند، بستن، خوشه کردن، چوب بست زدن، بسیخ کشیدن، جفت کردن، گره زدن، دسته کردن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر بستن
-
link
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتباط دادن، پیوند، زنجیر، قلاب، حلقه زنجیر، دانه زنجیر، بند، پیوند دادن، بهم پیوستن، متصل کردن، جفت کردن
-
fits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناسب است، هیجان، غش، تشنج، بیهوشی، بند، حمله، قسمتی از شعر یا سرود، متناسب کردن، خوردن، مجهز کردن، اندازه بودن برازندگی، زیبنده بودن بر، مناسب بودن برای، شایسته بودن، سوار یا جفت کردن، صلاحیت دار کردن، تطبیق کردن، گنجاندن یا گنجیدن