کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرعه
دیکشنری فارسی به عربی
اکرع , جرعة , رشفة , طلقة
-
واژههای مشابه
-
جرعة
دیکشنری عربی به فارسی
خوراک دوا يا شربت , مقدار دوا , دوا دادن , قورت , جرعه , لقمه بزرگ , بلع , قورت دادن , فرو بردن , صداي حاصله از عمل بلع , پرستو , چلچله , مري , عمل بلع , فورت دادن , بلعيدن
-
جرعه جرعه نوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
درهم
-
جرعة زائدة
دیکشنری عربی به فارسی
داروي بيش از حد لزوم , دواي زياد خوردن
-
جرعة الکحول
دیکشنری عربی به فارسی
خرخر , خرناس , طوفان شديد , وزش سخت , خرخر کردن , زکام داشتن
-
یک جرعه مشروب
دیکشنری فارسی به عربی
دودة بزاقة
-
جرعه طولا نی نوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اکرع
-
جستوجو در متن
-
اکرع
دیکشنری عربی به فارسی
جرعه طولا ني نوشيدن , اشاميدن , جرعه
-
swigs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسباب بازی ها، جرعه، جرعه طولانی نوشیدن، اشامیدن
-
swig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیغ کشیدن، جرعه، جرعه طولانی نوشیدن، اشامیدن
-
مقدار دوا
دیکشنری فارسی به عربی
جرعة
-
دوا دادن
دیکشنری فارسی به عربی
جرعة
-
قورت
دیکشنری فارسی به عربی
جرعة