کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جثة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جثة
دیکشنری عربی به فارسی
نعش , لا شه , جسد
-
واژههای مشابه
-
جثه
دیکشنری فارسی به عربی
معظم
-
بزرگ جثه
دیکشنری فارسی به عربی
ضخم
-
جستوجو در متن
-
نعش
دیکشنری فارسی به عربی
جثة
-
جسد
دیکشنری فارسی به عربی
جثة , جسم
-
لا شه
دیکشنری فارسی به عربی
جثة , جسم , ميتة
-
bulkiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگ بودن، بزرگی، تنه داری، جثه داری
-
bulks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلها، حجم، توده، اکثریت، اندازه، جسم، جثه، تنه، جسامت، میزان، بصورت توده جمع کردن، انباشتن
-
معظم
دیکشنری عربی به فارسی
جسم , جثه , لش , تنه , جسامت , حجم , اندازه , بصورت توده جمع کردن , انباشتن , توده , اکثريت
-
ضخم
دیکشنری عربی به فارسی
وسعت دادن , بزرگ کردن , مفصل کردن , مفصل گفتن يا نوشتن , افزودن , بالا بردن , بزرگ شدن , تقويت کردن (صدا) , بزرگ , جسيم , سترگ , کلا ن , گنده , تنومند , بزرگ جثه
-
heavier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین تر، سنگین، زیاد، سخت، قوی، گران، وزین، کند، تیره، توپر، فربه، دل سنگین، ابری، ابستن، سنگین جثه، پر زحمت، بار دار