کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جا دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
remunerating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، تاوان دادن، یاداش دادن به، ترقی کردن، پاداش دادن، سزا دادن
-
lending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امانت دادن، قرض دادن، وام دادن، عاریه دادن
-
compensating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبران کردن، غرامت دادن، پاداش دادن، تاوان دادن، عوض دادن، تلافی کردن
-
remunerate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، تاوان دادن، یاداش دادن به، ترقی کردن، پاداش دادن، سزا دادن
-
rewarding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاداش، پاداش دادن، اجر دادن، عوض دادن، سزا دادن
-
compensate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبران کردن، غرامت دادن، پاداش دادن، تاوان دادن، عوض دادن، تلافی کردن
-
rewarded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاداش داده شده، پاداش دادن، اجر دادن، عوض دادن، سزا دادن
-
lend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرض دادن، وام دادن، عاریه دادن
-
energizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انرژی دادن، نیرو دادن، قوت دادن
-
allotting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختصاص دادن، تخصیص دادن، سهم دادن
-
energising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انرژی دادن، نیرو دادن، قوت دادن
-
علم
دیکشنری عربی به فارسی
تعليم دادن (اصول دين) از راه پرسش , از راه پرسش ياد دادن , اموختن , تعليم دادن , درس دادن , مشق دادن , معلمي يا تدريس کردن
-
compensates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبران می کند، جبران کردن، غرامت دادن، پاداش دادن، تاوان دادن، عوض دادن، تلافی کردن
-
announces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام کرد، اگهی دادن، اعلان کردن، اخطار کردن، خبر دادن، انتشار دادن، اشکار کردن، مدرک دادن
-
advise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توصیه، مشورت دادن، نصیحت کردن، توصیه دادن، پند دادن، اگاهانیدن، قضاوت کردن، رایزنی کردن، خبر دادن