کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَوَکَّلْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توکل
دیکشنری فارسی به عربی
ثقة
-
جستوجو در متن
-
torculus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توکل
-
strawworm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توکل
-
dependable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اعتماد، قابل اطمینان، مورد اعتماد، توکل پذیر
-
reliance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابستگی، اعتماد، تکیه، اتکاء، توکل، دل گرمی
-
depends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستگی دارد، وابسته بودن، موکول بودن، مربوط بودن، توکل کردن، منوط بودن
-
depended
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستگی دارد، وابسته بودن، موکول بودن، مربوط بودن، توکل کردن، منوط بودن
-
reliances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتباطات، اعتماد، تکیه، اتکاء، توکل، دل گرمی
-
depend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستگی دارد، وابسته بودن، موکول بودن، مربوط بودن، توکل کردن، منوط بودن
-
dependabilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابستگی ها، قابلیت اعتماد، قابلیت اعتماد و اطمینان، توکل پذیری
-
trust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتماد، اطمینان، اعتبار، امانت، توکل، ایمان، اعتقاد، مسئولیت، ودیعه، ائتلاف، امید، قرض، اتحادیه شرکتها، اعتماد داشتن
-
trusters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتماد، اطمینان کننده، باور کننده، امانت گذار، ودیعهگذار، اعتباردهنده، نسیه دهنده، توکل کننده
-
trusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتماد، اطمینان، اعتبار، امانت، توکل، ایمان، اعتقاد، مسئولیت، ودیعه، ائتلاف، امید، قرض، اتحادیه شرکتها، اعتماد داشتن
-
truster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترستر، اطمینان کننده، باور کننده، امانت گذار، ودیعهگذار، اعتباردهنده، نسیه دهنده، توکل کننده