کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَنزِيلُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تنزیل
دیکشنری فارسی به عربی
اهتمام
-
ترقی و تنزیل
دیکشنری فارسی به عربی
تقلب
-
جستوجو در متن
-
downgrading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افت تحصیلی، تنزیل رتبه
-
usuries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رحمتها، رباخواری، حرام خواری، تنزیل خواری
-
fluctuations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسانات، نوسان، تغییر، ترقی و تنزیل، بی ثباتی
-
bank discount
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف بانک، تنزیل بانکی، تخفیف بانکی
-
usurer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روحانی، ربا خوار، صراف، سود خوار - تنزیل خوار
-
تقلب
دیکشنری عربی به فارسی
ترقي و تنزيل , نوسان , برگشت , حجم معاملا ت , تغيير و تبديل
-
interest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علاقه، بهره، سود، مصلحت، سهم، دلبستگی، فرع، تنزیل، علاقه و علاقمند کردن، ذینفع کردن، بر سر میل اوردن
-
decrease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزول کردن، کاهش، تنزیل، کاستن، خرد شدن، نقصان یافتن، کم کردن یا شدن، خرد کردن، خیلی کم کردن، خرد ساختن
-
decreases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاهش می دهد، کاهش، تنزیل، کاستن، خرد شدن، نقصان یافتن، کم کردن یا شدن، خرد کردن، خیلی کم کردن، خرد ساختن
-
اهتمام
دیکشنری عربی به فارسی
هايهوي , سروصدا , نق نق زدن , اشوب , نزاع , هايهو کردن , ايراد گرفتن , خرده گيري کردن , اعتراض کردن , بهره , تنزيل , سود , مصلحت , دلبستگي , علا قهعلا قمند کردن , ذينفع کردن , بر سر ميل اوردن