کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تولة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
puppyish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله سگ، توله سگ مانند
-
pupped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله سگ، توله زاییدن
-
cubs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله ها، توله، بچه، بچه پستانداران گوشتخوار، بچهحیوان، توله زاییدن
-
puppies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله سگ ها، توله سگ، جوانک خود نما ونادان
-
gimlety
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله
-
moonshots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله ها
-
birt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله
-
whelps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
whelps، بچه، بچهحیوان، توله، توله سگ، بچه هرنوع حیوان گوشتخوار، توله زاییدن
-
pups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بچه ها، توله سگ، خود رای، بچه سگ ماهی، توله زاییدن
-
cub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله، بچه، بچه پستانداران گوشتخوار، بچهحیوان، توله زاییدن
-
yelper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یلپر، توله
-
pupunha
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله وان
-
puppydom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله سگ
-
tiger cub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله ببر
-
wolf pup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توله گرگ