کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگ تنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
flagons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوهنوردی، تنگ، تنگ دستهدار و لولهدار، قرابه
-
flagon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم، تنگ، تنگ دستهدار و لولهدار، قرابه
-
thickset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دندانپزشکی، انبوه، قطور، پر پشت، تنگ، تنگ هم، کلفت
-
surcingles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
surcingles، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، تنگ اسب، کمر بند اسقفان و کشیشان
-
surcingle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، تنگ اسب، کمر بند اسقفان و کشیشان
-
girths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابعاد، بست آهنی و چرمی، قطر شکم، تنگ اسب، بست، تنگ بستن، محکم کردن، با تنگ بستن، دور گرفتن
-
stowages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انبارها، تنگ هم چینی، اجرت تنگ هم چیدن کالا
-
girth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکم، بست آهنی و چرمی، ابعاد، قطر شکم، تنگ اسب، بست، تنگ بستن، محکم کردن، با تنگ بستن، دور گرفتن
-
girthing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
girthing، تنگ بستن، محکم کردن، با تنگ بستن، دور گرفتن
-
ravine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دره، دره تنگ و عمیق، سره، مسیل، ابکند، دارای دره تنگ کردن
-
tenge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگ
-
toged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگ
-
telt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگ
-
tuny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگ
-
tankah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنگ