کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بالا تنه
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي
-
تنه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
دفعة , زحمة
-
تنه کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
هيکل
-
میان تنه
دیکشنری فارسی به عربی
خصر
-
تنه شوهر
دیکشنری فارسی به عربی
صالحة للزواج
-
تنه درخت
دیکشنری فارسی به عربی
غصن
-
مجسمه نیم تنه
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي
-
نیم تنه یا ژیلت
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
ادم تنه لش
دیکشنری فارسی به عربی
کتلة
-
حیوان افسانه ای با بالا تنه انسان وپایین تنه اسب
دیکشنری فارسی به عربی
قنطور
-
جستوجو در متن
-
shoves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shoves، پرتاب، هل، تنه، تنه زدن، هل دادن، با زور پیش بردن، پرتاب کردن، کشیدن، پرتاب شدن
-
دفعة
دیکشنری عربی به فارسی
دسته , پرداخت , وجه , هل , پرتاب , تنه , هل دادن , تنه زدن , با زور پيش بردن , پرتاب کردن , کشيدن(شمشير) , پرتاب شدن
-
تمثال نصفي
دیکشنری عربی به فارسی
مجسمه نيم تنه , بالا تنه , سينه , انفجار , ترکيدگي , ترکيدن , خرد گشتن , ورشکست شدن , ورشکست کردن , بيچاره کردن
-
shoving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، تنه زدن، هل دادن، با زور پیش بردن، پرتاب کردن، کشیدن، پرتاب شدن