کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنها ماندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صحبت تنها
دیکشنری فارسی به عربی
تعليق جانبي
-
نه تنها
دیکشنری فارسی به عربی
لکن
-
جستوجو در متن
-
ابق
دیکشنری عربی به فارسی
در انتظار ماندن , درجايي باقي ماندن , بکاري ادامه دادن , تحمل کردن , بخود هموارکردن , نگهداشتن , برقرار داشتن , ماندن , باقيماندن , زنده ماندن , باقي بودن , بيشتر زنده بودن از , گذراندن , سپري کردن , طي کردن برزيستن
-
remain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماندن، اثر باقی مانده، باقی ماندن، اقامت کردن
-
stayed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماند، ماندن، باقی ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، باز داشتن
-
stodges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
stodges، در گل ولای ماندن، در وهل ماندن
-
stodged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشسته، در گل ولای ماندن، در وهل ماندن
-
stodge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چکه زدن، در گل ولای ماندن، در وهل ماندن
-
hangup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان شدن، ماندن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن
-
abort
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع شدن، سقط جنین، بچه انداختن، سقط کردن، نارس ماندن، ریشه نکردن، بی نتیجه ماندن
-
hang-up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان کردن، ماندن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن
-
aborts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقط جنین، بچه انداختن، سقط کردن، نارس ماندن، ریشه نکردن، بی نتیجه ماندن
-
aborting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقط جنین، بچه انداختن، سقط کردن، نارس ماندن، ریشه نکردن، بی نتیجه ماندن
-
hang up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان کردن، ماندن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن