کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنبلی و بی حالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تنبلی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تکاسل
-
درخورد تنبلی
دیکشنری فارسی به عربی
کسلان
-
جستوجو در متن
-
inaction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی عملی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی حرکتی، بی اثری، بی حالی، بیهودگی، بی کاری
-
inactions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی حرکتی، بی اثری، بی حالی، بیهودگی، بی کاری
-
narcosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، بی حالی، حالت بی حسی و خواب الودگی
-
narcoses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، بی حالی، حالت بی حسی و خواب الودگی
-
بی حالی
دیکشنری فارسی به عربی
تخدير
-
lethargies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی تفاوتی، بی حالی، رخوت، بی علاقگی، مرگ کاذب، سبات، خواب مرگ، موت کاذب، تهاون
-
lethargy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرامش، بی حالی، رخوت، بی علاقگی، مرگ کاذب، سبات، خواب مرگ، موت کاذب، تهاون
-
phlegms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگ های خونی، خلط، بلغم، سستی، خیم، بی حالی
-
passivism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
passivism، فلسفهصبر وعدم جنبش، کنس پذیر گرایی، رفتار از روی بی حالی
-
paralysis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلج، رخوت، وقفه، از کار افتادگی، عجز، بی حالی، رعشه، سکته ناقص، خواب رفتگی
-
paralyses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلج می کند، فلج، رخوت، وقفه، از کار افتادگی، عجز، بی حالی، رعشه، سکته ناقص، خواب رفتگی
-
impeccability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی عیب و نقص، بی نقصی، معصومیت، بی گناهی، بی عیبی