کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمثال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمثال
دیکشنری عربی به فارسی
جني زير زميني , ديو , کوتوله , گورزاد , تنديس , پيکره , مجسمه , هيکل , پيکر , تمثال , پيکر سازي
-
تمثال
دیکشنری فارسی به عربی
ايقونة , تمثال , تمثيل , دمية , صورة
-
واژههای مشابه
-
تمثال نصفي
دیکشنری عربی به فارسی
مجسمه نيم تنه , بالا تنه , سينه , انفجار , ترکيدگي , ترکيدن , خرد گشتن , ورشکست شدن , ورشکست کردن , بيچاره کردن
-
با تمثال نمایش دادن
دیکشنری فارسی به عربی
رجل
-
تمثال تهیه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
دمية
-
جستوجو در متن
-
جنی زیر زمینی
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال
-
گورزاد
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال
-
پیکره
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال
-
پیکر سازی
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال
-
هیکل
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال , شخص
-
مجسمه نیم تنه
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي
-
بالا تنه
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي
-
ترکیدگی
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي