کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تماشاچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تماشاچی
دیکشنری فارسی به عربی
متفرج
-
واژههای مشابه
-
تماشاچی ورزش دوست
دیکشنری فارسی به عربی
نصير
-
جستوجو در متن
-
onlooker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیننده، ناظر، تماشاچی، تماشاگر
-
viewer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیننده، تماشاگر، ناظر، تماشاچی
-
bystander
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشاچی، ناظر، تماشاگر، بیننده
-
spectatress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشاگر، تماشاچي مؤنث
-
onlookers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشاگران، ناظر، تماشاچی، تماشاگر
-
looker-on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشاگر، ناظر، تماشاچی، بیننده، شاهد
-
viewers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بینندگان، بیننده، تماشاگر، ناظر، تماشاچی
-
sideliner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیلندر، ادم کناره گیر، تماشاچی
-
نصير
دیکشنری عربی به فارسی
باد بزن , تماشاچي ورزش دوست , باد زدن , وزيدن بر
-
متفرج
دیکشنری عربی به فارسی
تماشاگر , تماشاچي , بيننده , ناظر , نگاه کننده , خوش قيافه , نگهدار , شبان
-
fans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرفداران، پنکه، پروانه، بادزن، باد بزن، تماشاچی ورزش دوست، هیکل، باد زدن، وزیدن بر