کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقسیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
apportions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی ها، تخصیص دادن، تقسیم کردن، بخش کردن
-
apportion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم، تخصیص دادن، تقسیم کردن، بخش کردن
-
dividers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کننده ها، پرگار تقسیم
-
subdividing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کردن، طبقه بندی کردن، بخشیزه کردن، بقسمت های جزء تقسیم کردن، باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
-
apportionments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی ها، تقسیم، تسهیم، تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
-
subdivide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کردن، طبقه بندی کردن، بخشیزه کردن، بقسمت های جزء تقسیم کردن، باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
-
subdivides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم می کند، طبقه بندی کردن، بخشیزه کردن، بقسمت های جزء تقسیم کردن، باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
-
apportionment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی، تقسیم، تسهیم، تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
-
subdivided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده است، طبقه بندی کردن، بخشیزه کردن، بقسمت های جزء تقسیم کردن، باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
-
divisible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تقسیم است، بخش پذیر، قابل تقسیم، قابل قسمت
-
segmented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، قطعه قطعه کردن، به بخشهای مختلف تقسیم کردن
-
segmenting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی، قطعه قطعه کردن، به بخشهای مختلف تقسیم کردن
-
fractionalized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، تقسیم بجزء کردن، خرد کردن، برخه کردن
-
fractioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، شکستن، بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
-
amitoses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
amitoses، یک نوع تقسیم سلولی، تقسیم مستقیم یاخته