کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعقیب شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تعقیب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتل , بدلة , تابع (فعل ماض) , ثوم معمر , ذيل , کلب الصيد , مطاردة
-
منع تعقیب کیفری
دیکشنری فارسی به عربی
تبرية
-
تعقیب قانونی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتهم , حاکم , قاض
-
قابل تعقیب قانونی
دیکشنری فارسی به عربی
صالح
-
تحت تعقیب قانونی قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تابع (فعل ماض)
-
کاپیتولاسیون (منع تعقیب قضایی اتباع بیگانه)
دیکشنری فارسی به عربی
الحصانة القضائية
-
جستوجو در متن
-
persecutes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعقیب می کند، دنبال کردن، ازار کردن، جفا کردن، پاپی شدن، دائما مزاحم شدن و اذیت کردن
-
hounded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، با تازی شکار کردن، تعقیب کردن، پاپی شدن
-
hounding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، با تازی شکار کردن، تعقیب کردن، پاپی شدن
-
کلب الصيد
دیکشنری عربی به فارسی
سگ شکاري , سگ تازي , ادم منفور , باتازي شکار کردن , تعقيب کردن , پاپي شدن
-
hounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسب ها، سگ تازی، سگ شکاری، ادم منفور، با تازی شکار کردن، تعقیب کردن، پاپی شدن
-
hound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکارچی، سگ تازی، سگ شکاری، ادم منفور، با تازی شکار کردن، تعقیب کردن، پاپی شدن
-
اتهم
دیکشنری عربی به فارسی
متهم کردن , تهمت زدن , بدادگاه جلب کردن , احضار نمودن , عيب گرفتن از , عيب جويي کردن , ترديد کردن در , باز داشتن , مانع شدن , اعلا م جرم کردن , عليه کسي ادعا نامه تنظيم کردن , تعقيب قانوني کردن
-
اتل
دیکشنری عربی به فارسی
از پس امدن , ازدنبال امدن , بعدامدن , پيروي کردن از , متابعت کردن , دنبال کردن , تعقيب کردن , فهميدن , درک کردن , در ذيل امدن , منتج شدن , پيروي , استنباط , متابعت , طولا ني کردن , امتداد دادن , دراز کردن , امتداد يافتن , بتاخيرانداختن , طفره رفتن , ...