کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخمة
دیکشنری عربی به فارسی
پر کردن , اشباء کردن , پر خوردن
-
واژههای مشابه
-
دو تخمه
دیکشنری فارسی به عربی
هجين
-
جستوجو در متن
-
اشباء کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تخمة
-
ferruminated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخمه آفتابگردان
-
پر خوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تخمة , وادي
-
پر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تخمة , حمل , ملء
-
mongrel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مونورل، دو رگه، دو تخمه ای، پست نژاد
-
هجين
دیکشنری عربی به فارسی
جانور دورگه (چون قاطر) , گياه پيوندي , چيزي که از چند جزء ناجورساخته شده باشدکلمه اي که اجزاء ان از زبان هاي مختلف تشکيل شده باشد , دورگه , پيوندي , دو تخمه , پست نژاد