کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخلیه کردن (بار و مسافر) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دریچه تخلیه
دیکشنری فارسی به عربی
حوض
-
تخلیه کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أَجْلي ، أخلي
-
دستور تخلیه صادر کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أمَرَ بالاخْلاءِ
-
تخلیه اطلاعاتى (كسب اطلاعات از فرد اعزام شده به خارج به هنگام برگشت)
دیکشنری فارسی به عربی
استخلاص المعلومات
-
جستوجو در متن
-
انزل
دیکشنری عربی به فارسی
پايين امدن , فرود امدن , نزول کردن , پياده کردن , از کشتي در اوردن , پياده شدن , تخليه کردن (بار و مسافر)
-
اجرة
دیکشنری عربی به فارسی
بار , هزينه , مطالبه هزينه , لنگراندازي , لنگرگاه , کرايه , کرايه مسافر , مسافر کرايه اي , خوراک , گذراندن , گذران کردن
-
luggage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بار مسافر، توشه، بنه، جامه دان، بنه سفر، بار و بنهء مسافر، بارسفر
-
baggage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بار سفر، چمدان، بار و بنهء مسافر، بارسفر
-
بار و بنه ء مسافر
دیکشنری فارسی به عربی
حقيبة السفر
-
unloading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخلیه، خالی کردن، بار خالی کردن، خالی کردن - تخلیه کردن
-
unloads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخلیه، خالی کردن، بار خالی کردن، خالی کردن - تخلیه کردن
-
حقيبة السفر
دیکشنری عربی به فارسی
بار و بنه ء مسافر , چمدان , بارسفر
-
baggages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوله پشتی، چمدان، بار و بنهء مسافر، بارسفر
-
freight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمل و نقل، بار، باربری، کرایه، کرایه کشتی، بار کشتی، بار کردن، گرانبار کردن، حمل کردن