کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجربهگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تجربة
دیکشنری عربی به فارسی
سنجش , ازمايش , امتحان , عيارگري , طعم و مزه چشي , مزمزه , کوشش , سعي , سنجيدن , عيار گرفتن , محک زدن , کوشش کردن , چشيدن , بازجويي کردن , تحقيق کردن , اروين , ورزيدگي , کارازمودگي , تجربه , تجربه کردن , کشيدن , تحمل کردن , تمرين دادن
-
تجربه
دیکشنری فارسی به عربی
تجربة
-
گر
دیکشنری فارسی به عربی
جرب
-
بی تجربه
دیکشنری فارسی به عربی
اخضر , خام , ساذج , غير ماهر , غير ناضج
-
تجربه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تجربة
-
تجربه کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أجرَي اختباراً (خِبْرَة)
-
تجربه تلخ
دیکشنری فارسی به عربی
اِختبارٌ مريرٌ
-
تجربه ناگوار
دیکشنری فارسی به عربی
اِختبارٌ مريرٌ
-
با تجربه
دیکشنری فارسی به عربی
مجرب ، إخْتصائِي (اِخْتصاصي)
-
شخص بی تجربه وناشی
دیکشنری فارسی به عربی
فتي
-
حیله گر
دیکشنری فارسی به عربی
احتيالي , کتوم , ماکر , محتال ، اِحتيالي
-
جادو گر
دیکشنری فارسی به عربی
ساحر
-
طلسم گر
دیکشنری فارسی به عربی
ساحر
-
اگهی گر
دیکشنری فارسی به عربی
وکيل الاعلانات
-
درو گر
دیکشنری فارسی به عربی
مفغرة