کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تباه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تباه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حطم , غنغرينا
-
جستوجو در متن
-
vitiates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویلیامز، بلا اثر کردن، فاسد کردن، تباه کردن، معیوب ساختن، خراب کردن، ناپاک ساختن، تباه شدن
-
vitiated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناقص، بلا اثر کردن، فاسد کردن، تباه کردن، معیوب ساختن، خراب کردن، ناپاک ساختن، تباه شدن
-
vitiate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجذوب کردن، بلا اثر کردن، فاسد کردن، تباه کردن، معیوب ساختن، خراب کردن، ناپاک ساختن، تباه شدن
-
depraving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، تباه کردن، فاسد کردن
-
corrupts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فساد می کند، خراب کردن، فاسد کردن، تباه کردن
-
deprave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبختی، تباه کردن، فاسد کردن
-
depraves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب می شود، تباه کردن، فاسد کردن
-
vitiating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناتوان کننده، بلا اثر کردن، فاسد کردن، تباه کردن، معیوب ساختن، خراب کردن، ناپاک ساختن، تباه شدن
-
gangrened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gangrened، فاسد شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن
-
corruptive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد، تباه کننده، فساد امیز، مستعد تباهی
-
vitiation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعف، تباه سازی، معیوب سازی، ابطال، تباهی، فساد
-
gangrening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gangrening، فاسد شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن
-
corrosive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردگی، ماده اکاله، خورنده، تباه کننده، موجد زنگ، فاسد کننده