کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاج سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تاج دندان
دیکشنری فارسی به عربی
تاج
-
تاج اسقف
دیکشنری فارسی به عربی
قلوسة
-
تاج گذاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تاج
-
تاج یاکلا ه
دیکشنری فارسی به عربی
تاج
-
تاج گذاری کرد
دیکشنری فارسی به عربی
توج تتويجا
-
جستوجو در متن
-
crowned head
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاج سر
-
فرق سر
دیکشنری فارسی به عربی
تاج , جمجمة , قمة
-
Crown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاج پادشاهی، تاج، فرق، تاج دندان، فرق سر، ملکه، بالای هر چیزی، حد کمال، پیشانی بند، تاج گذاری کردن، پوشاندن
-
crowns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاج، فرق، تاج دندان، فرق سر، ملکه، بالای هر چیزی، حد کمال، پیشانی بند، تاج گذاری کردن، پوشاندن
-
coronas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرونا، تاج، هاله، اکلیل، حلقه نور دور خورشید، سر
-
corona
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرونا، تاج، هاله، اکلیل، حلقه نور دور خورشید، سر
-
coronae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قورباغه، تاج، هاله، اکلیل، حلقه نور دور خورشید، سر
-
قمة
دیکشنری عربی به فارسی
اوج , ذروه , قله , منتها(درجه 1) , سر , مرتفعترين نقطه , بحران , نقطه ء کمال , نوک , راس زاويه , تارک , تاج , کلا له , يال , بالا ترين درجه , به بالا ترين درجه رسيدن , ستيغ , راس , کلا ه نوک تيز , منتها درجه , حداکثر , کاکل , فرق سر , دزديدن , تيز شد...