کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تابندگی
دیکشنری فارسی به عربی
تالق
-
جستوجو در متن
-
irradiancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایدئولوژی، درخشندگی، تابش، روشنی، تابندگی، لوستر
-
phosphorescence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فسفرسانس، تابندگی فسفری، روشنایی، شب تابی
-
irradiance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابش نور، تابش، تابندگی، درخشندگی، روشنی، لوستر
-
radiance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابش آفتاب، درخشندگی، تشعشع، پرتو، پرتو افکنی، تابندگی، شید
-
radiancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیانها، پرتو افکنی، شید، تابندگی، تشعشع، درخشندگی، پرتو
-
radiances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیوها، درخشندگی، تشعشع، پرتو، پرتو افکنی، تابندگی، شید
-
radiancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعاع، پرتو افکنی، شید، تابندگی، تشعشع، درخشندگی، پرتو
-
تالق
دیکشنری عربی به فارسی
تابش , درخشندگي , برق , زيرکي , استعداد , شيد , تابندگي , تشعشع , پرتو , درخشش , برق زدن