کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأدیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تادیه
دیکشنری فارسی به عربی
حل , حوالة مالية
-
جستوجو در متن
-
pay off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت کردن، پرداختن، تادیه کردن، تسویه کردن
-
حوالة مالية
دیکشنری عربی به فارسی
فرستادن پول , پول , پرداخت , تاديه
-
payment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت، پول، تادیه، وجه، قسط، کارسازی
-
remittances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پول نقد، پرداخت، پول، وجه ارسالی، انتقال، فرستادن پول، تادیه
-
remittance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقاد، پرداخت، پول، وجه ارسالی، انتقال، فرستادن پول، تادیه
-
pay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت، تادیه، اجرت، حقوق ماهیانه، پرداختن، پرداخت کردن، تلافی کردن، پول دادن، دادن، کارسازی داشتن، بجا آوردن، انجام دادن، ادا کردن، هزینه چیزی را قبول کردن
-
حل
دیکشنری عربی به فارسی
انحلا ل , برهم خوردگي , چاره سازي , شولش , حل , محلول , راه حل , تاديه , تسويه
-
solvable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حل است، قابل حل، حل شدنی، محلول، قادر به تادیه وام، واریز شدنی، قابل پرداخت، حل پذیر