کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیمار
دیکشنری فارسی به عربی
غير صحي , مرض , مريض
-
واژههای مشابه
-
بیمار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امرض
-
بیمار بستری
دیکشنری فارسی به عربی
مريض مقيم
-
بیمار بودن
دیکشنری فارسی به عربی
ابحث عنه
-
بیمار وطن
دیکشنری فارسی به عربی
حنين للوطن
-
بیمار عشق شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف
-
جستوجو در متن
-
sicken
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار، مریض شدن، بیمار کردن، مریض کردن، ناخوش کردن
-
sickened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار است، مریض شدن، بیمار کردن، مریض کردن، ناخوش کردن
-
sickens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار است، مریض شدن، بیمار کردن، مریض کردن، ناخوش کردن
-
patientless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار
-
patient of
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار از
-
illude
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار
-
diseurs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمار