کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بید
دیکشنری فارسی به عربی
صفصاف , عث
-
واژههای مشابه
-
أداة بيدِ
دیکشنری عربی به فارسی
ابزار دست , آلت دست , دست نشانده
-
درخت بید
دیکشنری فارسی به عربی
شاحب , صفصاف
-
آلة صماء بيد الآخرين
دیکشنری عربی به فارسی
آلت دست ديگران , بازيچه ديگران
-
ألعوبة بيد الآخرين
دیکشنری عربی به فارسی
آلت دست ديگران (بازيچه ديگران)
-
جستوجو در متن
-
withy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باهوش، ترکه بید، بید، درخت بید
-
withies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باهم، ترکه بید، بید، درخت بید
-
willowiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایدوئیست، پر بید، بید مانند، بید زار، نرم و باریک شبیهبید
-
willowier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهریمن، پر بید، بید مانند، بید زار، نرم و باریک شبیهبید
-
willowy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهرزاده، پر بید، بید مانند، بید زار، نرم و باریک شبیهبید
-
osier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوج، بید سبدی، بید مخصوص سبد بافی
-
osiers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیروس، بید سبدی، بید مخصوص سبد بافی
-
hoary willow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بید