کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بُسُرْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دست بسر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تملق
-
تابستان را بسر بردن
دیکشنری فارسی به عربی
صيف
-
بسر بردن زمستان درحال خواب یا بیهوشی
دیکشنری فارسی به عربی
سباة
-
زمستان را در بیهوشی بسر بردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسبت
-
جستوجو در متن
-
roosted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رونده، جای شب بسر بردن، شب بسر بردن، بیتوته کردن، منزل کردن
-
roosting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستینگ، جای شب بسر بردن، شب بسر بردن، بیتوته کردن، منزل کردن
-
winterers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمستانی، زمستان، بسر برنده زمستان، جانوری که زمستان را بسر میبرد
-
winterer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمستان، بسر برنده زمستان، جانوری که زمستان را بسر میبرد
-
hoopoe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوهنوردی، هدهد، شانه بسر
-
hoopoes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طوطی ها، هدهد، شانه بسر
-
roosts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رعد و برق، لانه مرغ، نشیمن گاه پرنده، جای شب بسر بردن، شب بسر بردن، بیتوته کردن، منزل کردن
-
roost
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، لانه مرغ، نشیمن گاه پرنده، جای شب بسر بردن، شب بسر بردن، بیتوته کردن، منزل کردن
-
hibernating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوابیدن، زمستان را در بیهوشی بسر بردن
-
summered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابستان، چراندن، تابستان را بسر بردن