کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَلَد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اخراج بلد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابعد
-
جستوجو در متن
-
baldicoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلد کووت
-
ciceroni
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیریکو، راهنما، بلد
-
ostracism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استبداد، طرد، نفی بلد
-
ابعد
دیکشنری عربی به فارسی
تبعيد کردن , اخراج بلد کردن , دور کردن
-
deport
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج کردن، تبعید کردن، نفی بلد کردن
-
cicerone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cicerone، راهنما، بلد
-
banish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعید کردن، طرد کردن، دور کردن، اخراج بلد کردن
-
pathfinder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسیریابی، راه یاب، بلد راه، پیشرو، کاشف
-
deported
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج شده، تبعید کردن، اخراج کردن، نفی بلد کردن
-
deporting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج، تبعید کردن، اخراج کردن، نفی بلد کردن
-
deportation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعید، اخراج، نفی بلد، حمل، جلای وطن
-
banishes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعید می کند، طرد کردن، دور کردن، اخراج بلد کردن، تبعید کردن
-
deportations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعید، اخراج، نفی بلد، حمل، جلای وطن