کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَرمه،بند و بَرمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برمة
دیکشنری عربی به فارسی
ريسمان چند لا , نخ قند , پيچ , بهم بافتن , دربرگرفتن
-
جستوجو در متن
-
fastening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، چفت و بست، بست، چفت، بند، یراق در، پشت بند
-
fastenings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چفت و بست ها، چفت و بست، بست، چفت، بند، یراق در، پشت بند
-
بند و زنجیر
دیکشنری فارسی به عربی
فرقة
-
joggle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی، بند، تیزی یا شکاف اجر و چوب و غیره، تکان تکان خوردن، بند زدن، بهم جفت کردن، متصل کردن
-
playgirl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دختر بی بند و بار
-
footloose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
footloose، بی بند و بار، ازاد
-
unconstipated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی قید و بند
-
unprincely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی قید و بند
-
unconsideredly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی قید و بند
-
braces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرانتز، تجدید و احیای روحیه، بند شلوار، تحریک احساسات، اکولاد، پشت بند، بابست محکم کردن، محکم بستن، در مقابل فشار مقاومت کردن
-
brace
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بند شلوار، تجدید و احیای روحیه، تحریک احساسات، اکولاد، پشت بند، بابست محکم کردن، محکم بستن، در مقابل فشار مقاومت کردن
-
unlace
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجماد، گشودن، بند کفش و غیره را باز کردن
-
silver cord
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بند ناف، محبت مادر وفرزندی، همبستگی مادر و فرزند