کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَردِ گولو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برد
دیکشنری عربی به فارسی
سردکردن , خنک شدن , سرما , خنکي , چايمان , مايه دلسردي , نااميد , مايوس , سرماخوردگي , زکام , سردشدن يا کردن , تگرگ , طوفان تگرگ , تگرگ باريدن , سلا م , درود , خوش باش , سلا م برشما باد , سلا م کردن , صدا زدن , اعلا م ورود کردن (کشتي)
-
برد
دیکشنری فارسی به عربی
فوز , مدي , وصول
-
پی برد
دیکشنری فارسی به عربی
أدرَکَ
-
هوا برد
دیکشنری فارسی به عربی
محمول جوا
-
گمان برد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَسَبَ
-
پشتیبان زیر برد
دیکشنری فارسی به عربی
دعم
-
زیر پوشش برد
دیکشنری فارسی به عربی
أخْضَعَ
-
پی برد به
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ عِلْماً بـ
-
به تحلیل برد
دیکشنری فارسی به عربی
استنفد
-
تمام تلاشش را به كار برد
دیکشنری فارسی به عربی
استنفد وسعه
-
مهره ای که دربازی نشان برد وباخت است
دیکشنری فارسی به عربی
رقاقة